علی علی ، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

علی کوچولوی مامان و بابا

توپ بازی من و علی

*روز پنجم دی بالاخره تونستی چار دستو پا به طرف جلو بری ,آخه تا حالا عقبی میرفتی ,  پنج شنبه بود وخونه مامان جون اینا بودیم ,توام با نسرین جون توی اتاق داشتی بازی میکردی که نسرین جون اومد و با ذوق گفت که دو قدم به طرف جلو رفتی ,الهی فدات شم ,اون روز خیلی ذوق کردم ولی خبر از عواقبش نداشتم که دردسر های ما با علی آقا قراره شروع بشه ,همش باید توی خونه چشمم بهت باشه آخه کم شیطون نیستی قربونت برم ,چند روز پیش گلدون کنار خونه رو انداختیو ,جالبه که من اخم کرده بودمو تو میخندیدی , علاقه عجیبیم به سیم تلفن داری ,سوار روروئک که باشی تا ازت غافل شم میری و شروع میکنی به کشیدنش   **چند روزه وقتی بهت توپتو میدم و بهت میگم بد...
17 دی 1393

هشت ماهگی

عشق مامان هشت ماهه شد مبارک مبارک ماهه گذشته پر بود از اتفاقای خوب برای تو : دندون درآوردی،یاد گرفتی چهار دست و پا بری،بهم ماما گفتی ... الهی فدات شم زندگی مامان  ...
9 دی 1393

مامان گفتن

*امروز من توی اتاق خواب بودمو تو و بابایی توی هال ,توام مشغول غر زدن ,یه لحظه از دور منو دیدیو زدی زیر گریه و گفتی ماما,الهی من فدای اون ماما گفتنت بشم چقد قشنگ صدام کردی قند توی دلم آب شد البته فک کنم کله قند بود,خیلی وقته که ماما گفتنو شروع کردی ولی تا حالا به این واضحی نگفته بودی ,فعلا بابایی ام در تلاشه تا یادت بده بگی بابا,خوبه حالا اینجا حق به حقدار رسیده ,آخه خوش خدا ست که بیشتر زحمتت روی دوش من باشه و تو اول بگی بابا ,شوخی  کردم بابا ,انشالله که به همین زودیا باباییم صدا میکنی و یه حال اساسی بهش میدی   **روز شنبه 30 آذر تونستی عقب عقب بری ,خیلی با مزه است وقتی صدات میکنم ذوق میکنی و به جای اینکه بیای ب...
2 دی 1393
1